یکی از موضوعاتی که غرب در حوزه حقوق زنان مطرح کرده است، اشتغال زنان است. غرب با نادیده گرفتن تفاوت‌های تکوینی و طبیعی زن و مرد، برابری حق اشتغال زنان و مردان را مطرح می کند، حال آن که دولتهای غربی، خود در عمل با مشکلات و موانع زیادی در خصوص برابری حق اشتغال زنان و مردان روبه رو هستند و تبعیض در این مورد کاملا در جوامع غربی مشهود است به رغم کوشش‌هایی از این دست که به مناسبت تغییر نقش زنان به عمل می آید، مسائل بیشماری هنوز باقی است. بسیاری از زنان به دشواری می توانند نقش کارمند را با نقش مادر و همسر در آمیزند و هر سه نوع مسئولیت را به طرزی مناسب برعهده بگیرند. در بیشتر موارد، ضرورتهای حرفه ای حالت غالب به خود می گیرد و تعهدات مادری و همسری به دست اهمال سپرده می شود. تغییرات حاصل در نقش زنان، آشکارا در شیوه زندگی آنان بازتاب یافته است. شگفت انگیز نیست که در زمینه هایی فراسوی اشتغال و زندگی خانوادگی، بسیاری از تفاوتهای سنتی بین دو جنس رنگ و بوی خود را از دست داده است. این امر در تمام زمینه ها به چشم می خورد، از طرز لباس پوشیدن تا بهداشت روانی و جسمانی، از مصرف دخانیات و الکل تا تعدد جنایتها و حوادث رانندگی، و خودکشی ها از منظر غرب اشتغال زنان، خود موضوعیت دارد و سرشت و طبیعت تکوینی زنان نادیده گرفته می شود. از اینرو در بسیاری از مواقع به جای این که اشتغال زنان در خدمت نهاد خانواده قرار گیرد، به تعارض و تقابل با آن می پردازد و در بسیاری از موارد موجب زوال نهاد مقدس خانواده می شود. به این ترتیب، در غرب نوعی تقسیم کار «مردانه» و «زنانه» به چشم می خورد. علت چیست و چرا این همه تفاوت در کار مردان و زنان وجود دارد؟ ریشه تقسیم کار را باید تفاوت تکوینی سرشت مردان و زنان دانست. غرب باید بپذیرد که زن به ایفای نقش زنانه در خانواده و اجتماع بپردازد و مرد هم به ایفای نقش مردانه بپردازد و اگر جامعه ای به حدی برسد که در آن زن، زن نباشد و مرد، مرد نباشد، آن جامعه قطعة سقوط کرده، تباه می شود.
 
واقعیت این است که زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند. نظام حقوق بشر، حمایت از زنان را به عنوان یکی از اهداف خود، مد نظر قرار داده و سازمان ملل متحد از طرق مختلف از اشتغال زنان حمایت کرده است . به طور کلی نگرش سازمان ملل متحد و دیگر سازمانهای بین المللی به زن و حقوق او از منظر انسان شناسی غربی است که در آن آزادیهای زنان در حد بسیار زیاد لحاظ شده، بدون اینکه سرشت زنانه او و نقشی که به عنوان همسر یا مادر دارد، مدنظر قرار گرفته باشد؛ یعنی استاندار مطلوب نهادهای رسمی بین المللی، استاندارد حداقل جوامع غربی است که با ماهیت فرهنگ و با مدهای دیگر جوامع بشری مخصوصا مسلمانان مغایرت دارد. این مطلب مهم باید مورد توجه قرار گیرد. امروزه حمایت از اشتغال زنان، به طور عمده توسط «سازمان بین المللی کار» صورت می گیرد؛ چون پس از انقلاب صنعتی و کشانده شدن زنان به کار در صنایع، ضرورت حمایت از ایشان در برابر برخی خطرها و تنظیم مقررات ویژه در مورد شرایط کار آنان حس میشد. سازمان ملل متحد نیز طی اعلامیه جهانی حقوق بشر سال 1948 با اشاره به تساوی حقوق زن و مرد در مقدمه اعلامیه در مواد مختلف آن بر تساوی اجرت در برابر کار مساوی (بند ۲ ماده ۲۳) و حمایت از مادران (بند ۲ ماده ۲۵) تأکید ورزیده است. پس از آن تاریخ، ابتدا در میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سال 1766 همین اصول را با وضوح بیشتری اعلام کرده است. سپس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۷ در اعلامیه ای تحت عنوان «اعلامیه رفع تبعیض در مورد زنان» بر تساوی حقوق زنان در حیات اقتصادی و اجتماعی، و به ویژه در زمینه کار دست یابی به آموزش حرفه ای، استخدام، ارتقای شغلی، تساوی مزد و غیره) تأکید کرده است. سازمان بین المللی کار در ابعاد گوناگون از اشتغال زنان حمایت نمود. این حمایت ها در واقع ماهیت حفظ نقش زن را دارد که با تساوی حقوقی زن و مرد (مورد قبول غرب) سازگاری ندارد.
 
سازمان بین المللی کار در موارد زیر از حقوق زنان شاغل حمایت کرد؛ 1. ممنوعیت کار زنان در ساعات شب؛ مخالفان ممنوعیت کار زنان در ساعات شب پایه استدلال خود را بر اصل برابری زن و مرد قرار می دهند و ابراز عقیده می کنند که چنین ممنوعیتی نوعی تبعیض به ضرر زنان به وجود می آورد و سبب می شود که در پاره ای کارها در تبعیض زنان خودداری کنند. ۲. ممنوعیت کارهای خطرناک و زیان آور؛ ٣. حمایت از جنبه مادری کارگران زن؛ . 4.حمایت در جهت برقراری تساوی شرایط کار زنان و مردان: 5- منع تبعیض در استخدام و اشتغال؛ 6-اصل تساوی مزد کارگر زن و مرد در برابر کار مساوی.
 
امروزه بسیاری از کشورها بر این باورند که وجود مقررات حمایتی برای زنان ضروری است. با توجه به وضع موجود در بسیاری از کشورهای جهان به نظر می رسد حذف مقررات حمایتی، شرایط کار زنان را دشوارتر خواهد ساخت. حمایت سازمان ملل و دیگر سازمانهای وابسته به آن از زنان و به خصوص در بحث ما (اشتغال زنان) نشان دهنده این است که نگاه جامعه بین المللی به زنان و مسائل آنان، نگاه خاص مبتنی بر تفاوت‌های طبیعی میان زنان و مردان است. در غیر اینصورت حمایت‌های خاص از حقوق زنان و امتیازات خاصی را برای آنها قائل شدن معنا و مفهومی نخواهد داشت؛ چون با ادعای تساوی حقوقی زن و مرد و با عدم تبعیض سازگاری ندارد. امروزه حمایت از اشتغال زنان تنها در چارچوب سازمان ملل متحد و سازمان بین المللی کار نیست، بلکه بسیاری از سازمانهای بین المللی منطقه ای و ملی و هم چنین سازمانهای بین المللی غیردولتی (N.G.O) این کار را انجام می دهند . امروزه در جوامع غربی آن چنان به اشتغال زن در خارج توجه می شود که این امر به عنوان اولین و مهمترین نقش زن مطرح شده است و نقش مادری و همسری و ادامه سنت های فرهنگی به عنوان نقش دوم و فرعی مدنظر قرار می گیرد.
 
منبع: اصول ومبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده و عبد العظیم عزیزخانی، انتشارات هنر آبی، چاپ اول، تهران، 1390